مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

صبح زود تو دستشویی باشی 

یه هو خواب دیشب یا دم صبح یادت بیاد!با رئیس دعوات شده 

سر هم داد کشیدید تا بستون شده!

تهش منتظر بودی بزنه تو گوشت وقتی چشاتم بستی  

یه هو بغلت کنه!

گرمای تنشو حس کنی! 

محمد تقی عقلایی

نمیشناسمت 

نمی دونستم دارم کار دخترت رو راه می ندازم ...

الان به یه خوشحالی خیسی مبتلام. . .


اینکه همزمان دلم برای رفیقی که نباید، تنگ شده یعنی چی؟ 

که سلامش کنم و بدرود...

و  دلتنگ تر ...