مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

حس بدی بود! حس خوبیه!

* حس خوبی نداشت باز گذاشتن وب برای زیر دید عموم بودن! دیگه شاید این کارو نکنم! 

 

* اگه ا... بدونه این کارو کردمُ و برای چی؟ حتما بر می گرده می گه: تو روان شناسی مثلا! آدم انتظارش از تو بیشتره! یا توی اون حرفش که چند شب پیش زد و معتقد بود که انتظارش رو برآورده نکردم حتما بیشتر مُسِر خواهد شد! حق هم داره!  

ا... یِ عزیزم این روزا دارم به حرفات زیاد فکر می کنم. تو خیلی بد جور درست گفتیُ من بد جور اون صدای آرومت رو دوست دارشتم و اون لحظه شاید به خاطر بغض گلوم که نشنوی اش هیچ نگفتم! اما بازم دوست دارم بشنومت، بازم دوست دارم گاهی بهم گوشزد کنی خودمو! 

دارم به هدفه فکر می کنم که می گفتی خودتم دنبالشی و هنوز پیداش نکردی، دارم زیاد بهش فکر می کنم، خب من حداقل برای ده بیست سال بعدم یه برنامه هایی دارم اما برای تهش یکم می لنگم!  

هر روز استاد دانشگاهمون داره ذوق زده ترم می کنه با انرژی ای که بهم می ده، هر روز داره منو می بره جلو، حداقل تا سال دیگه یه کارای هست که بکنم و ازشون لذت ببرم و به خاطرش یکم سختی بکشم و تهش امیدوارم که ذوق زده باشم، تهش خودمو کاری که کردم رو، آدمای که هستن رو بیشتر دوست داشته باشم...  

کلا به این چیزا که می رسم حسم خوبه، حالش خیلی خوبه، همش می ره تو فکر تا بهتر بشه، تا حال بقیه رو هم خوب کنه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.