مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

باید بگیم هیچی نشده!

الان حس کسیو دارم که به هیچ کس جز خودش اعتماد نداره 

از هر طرف بارید 

حالا بارون بند اومده 

ولی معلوم نیست من خشک بشم یا نشم... 

 

حس کسیو دارم که دور و بریام دست می کنن تو عسل زندگی م. به اون شیرینی تهش که می رسن و حس تلخی داره... دلشون می خواد جلوی همه تفش کنن! 

 

امشب به جون خودم قسم خوردم... قسم خوردم و جونم الان یه لنگه پا تو هواست... 

خدا رحم کنه... 

 

وقتی یه هو یه فیلم چند ساله می آد جلو چشمم دلم می خواد ... 

خدا ناشکریامو نبینیاااا 

الان اعصاب ندارم! 

هیچی ام از گلوم پایین نمی ره! 

دلم می خواد هیچی نبود... هیچی نبودم...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.