مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

فقط تویی...

وقتی بر می گردی می گی چند روزه اعصابت خورده، قلبت نامیزونه، حرف شیر و حلال و حروم ... رو می زنی 

وقتی فکر می کنم که اون آدم ارزش اعصاب خوردی این همه آدم رو داشت یا نه؟ 

وقتی فکر می کنم که این وسط کیا دارن بشکن می زنن؟ 

وقتی اشکاتو دیدم! 

دیگه هیچی مهم نیست. 

مگه نه؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.