مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

می تونم دیگه... مث همیشه... :-)

اینکه هر روز اینجایی معنی خاصی نداره


اینم که من دو روزه دارم چند شعری که خوندی رو گوش میدم هم معنی خاصی نمی ده


فقط این وسط احتیاج به یه اعتماد به نفس گنده دارم که برم بشینم از شعرام دفاع کنم، البته اگه برم...


بماند که بعدش باید بیام برای تمام پولی که احتمالا باید خودم جورش کنم، فکر کنم که چه طور جورش کنم و مدام حساب کنم که چه طور می شه زودتر جور بشه... اصلا قراره جور بشه؟!


تو زمان بندیِ فعلی ام، سال دیگه همین موقع ها باید به دو تا اتفاق خوشایند زندگی م رسیده باشم...

دو تا اتفاقی که به من انرژی می دن...

باعث می شن خوشحال باشم...


ولی اعتماد به نفسِ هم مهمه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.