مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

نه شد

با تو به نه رسیدن، حس خوبی داشت...

اینکه به درد هم نمی خوریم...

با تموم تفاوت ها...

با همه ی خوبی هات...

و صداقتت...


دیروز وقتی داشتم برمی گشتم خونه، به این فکر کردم که با اون جمله ی آخرم که گفتم " براتون آرزوی خوشبختی می کنم، و امیدوارم شما هم همین آرزو رو برای من بکنید" ( نقل به مضمون! آخه من حافظه دارم!!!) تهِ زبون بازی ام بودم دیگه...


از مامان هم پرسیدم، که زبون بازم؟ گفت نه.. 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.