مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

با مامانی...

کنار بخاری چپیده باشیم به هم و بخوام جا به جا بشم... سخت باشه 

از خنده بترکم و اشک از چشام بزنه بیرون و با خنده های تو همراه بشم و یادم بیاد چقدر سخت می خندم و سعی کنم بخندم و خودمو تو دل شادی کوچولویی که درست شد بندازم و ... بگم:

خدا خونمونو بزرگ کنه....

خونه 250 متری مونو..

:-))))))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.