مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

مغزِ بادامیِ نَنه 5

من؟ یک سعیده...

جوابش اینه: من چی کار شون دارم که حرص بخورن! اخلاقشون این طوریه که حرص می خورن!

گفتم بریم باغ، چاقاله بادوم بخوریم، حالم عوض بشه، رفتیم، خوردیم، ولی حالم خوب نشد! حرص خوردم!

وقتی داشتم بر می گشتم، به خودم می گفتم، منم باید خودم آینده ام رو بسازم...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.